روانشناسی اجتماعی چیست؟

روانشناسی اجتماعی به طور کلی به معنی این است که فرد را به تنهایی یک فرد اجتماعی در نظر بگیریم و روابط او را به صورت مجزا با محیط بیرون و هر چیزی که در طول روز با آن در ارتباط است بسنجیم. انواع روانشناسی بسیار زیاد است و هر کدام از آنها دنیا مجزایی دارند. در این بخش روانشناسی اجتماعی تمامی موارد و ارتباطهای افراد را از کودکی تا بزرگسالی در نظر میگیرد. من اطلاعاتی را در مورد روانشناسی اجتماعی در اختیار شما قرار میدهم تا بتوانید با محیط بیرونی خود در ارتباط باشید.
مفهوم روانشناسی اجتماعی چیست؟
هر گاه در روانشناسی حرف از روانشناسی اجتماعی به میان میآید، نام کارن هورنای در این میان وجود دارد. کارن هورنای یکی از روانشناسانی است که روانشناسی اجتماعی را در مقابل روانشناسی فروید بنا نهاد. این فرد در مقابل روانشناسی فروید که همه مسائل را به نیروهای جنسی مربوط میدانست، روانشناسی خود را بر پایهی نیاز کودک به امنیت و محبت بنا نهاد. کارن هورنای معتقد بود که دوران کودکی تحت سلطهی نیاز به امنیت است که در اینجا منظور او به خاطر برحذر بودن از ترس بود. تجربه کردن احساس امنیت و فقدان ترس برای رشد بهنجار کودک بسیار اهمیت دارد. والدین اصولا با نشان دادن صمیمیت و محبت نداشتن به کودک مانع امنیت او میشوند. هورنای معتقد است که ما خود را حقیر، بیاهمیت، عاجز و رها شده و در خطر در دنیایی احساس میکنیم که پر از سو استفاده، تقلب، تجاوز، خواری و خیانت است. شما با آگاهی از برخی روانشناسیها مانند روانشناسی درد، روانشناسی غم و روانشناسی شخصیت میتوانید به عمق این روانشناسی راحتتر پی ببرید.
بررسی روانشناسی اجتماعی در کودکی
اهمیت روانشناسی اجتماعی و بررسی آن در کودکی به جنبههایی دست پیدا میکند و این موضوع در هر کودک خود را به طریقهای متفاوتی نشان میدهد که خود را در برابر تنشها محافظت میکند و با بررسی هر کدام از آنها میتوانیم متوجه خلق و خوی کودک شویم، البته روانشناسی فردی کمک شایانی به افزایش آگاهی از روانشناسی اجتماعی میکند. در ادامه اشارهای به این رفتارها میکنم.
1. کسب کردن محبت
فرد با کسب کردن محبت از طرف دیگران به آنها میگوید که من را دوست داشته باشید. زمانی که دیگران شما را دوست داشته باشند نمیتوانند به شما آسیبی وارد کنند و از نظر روانشناسی هورنای، امنیت بسیار در خانواده سبب رشد کودک یا عقب نشینی کودک خواهد شد.
2. سلطه پذیر بودن
سلطه پذیر بودن به عنوان وسیلهای برای محافظت از خود استفاده میشود. به این معنی که فرد خواستههای دیگران و تحت سلطهی آنان بودن را قبول میکند و با قبول حرفهای دیگران احساس امنیت و پیروزی میکند.
3. کسب کردن قدرت
در مورد کسب کردن قدرت برای رسیدن به یک امنیت در زندگی، باید به شما بگویم که کسب کردن قدرت راهی است که شما بر دیگران مسلط شوید و بتوانید از آنها تبعیت بگیرید و از این طریق خود را به امنیت برسانید.
4. کناره گیری کردن
یکی دیگر از راههای کسب امنیت در زندگی کناره گیری کردن است. افراد از طریق کناره گیری میخواهند برای خود یک فضای امن ایجاد کنند که بتوانند در این فضای امن به آرامش و راحتی برسند؛ بنابراین از نظر روانی از دیگران دوری میکنند و زمینه را برای ایجاد یک فضای امن درونی فراهم میآورند.
کاربرد روانشناسی اجتماعی چیست؟
دیدگاه روانشناسی اجتماعی به این صورت است که به افراد کمک میکند تا در صورت احساس برخی از نیازها به فکر رفع و یا آگاهی از آنها باشد. در ادامه به نیازهایی که ممکن است دچار شود اشاره میکنم.
- نیاز به محبت و تایید
- نیاز به همسری سلطه جو
- نیاز به قدرت و کنترل کردن دیگران
- نیاز به بهره کشی و سوءاستفاده از دیگران
- نیاز به مقام و شهرت
- نیاز به پیشرفت و جاه طلبی
- نیاز به تحسین
- نیاز به خودبسندگی و خودکفایی
- نیاز به کمال
- نیاز به محدود کردن زندگی خود در مرزهای باریک
موضوعات روانشناسی اجتماعی در افراد چه تاثیری دارد؟
وجود نیازها در افراد باعث میشود که هر فرد بنا به شخصیتی که دارد رفتارهای گوناگونی نشان دهد و سمت و سوی متفاوتی را در پیش بگیرد.
1 . حرکت به سوی مردم
در این مورد میآموزد که چگونه با حرکت به سوی مردم و همسو شدن با آنان بتواند خود را برای برطرف کردن نیازهایش مجهز کند، او خواهد آموخت که چگونه میتوان از طریق ایجاد ارتباط با دیگران نیازهایمان را برطرف کنیم. این جهت گیری از شما یک شخصیت مطیع میسازد و شخصیتهای مطیع تلاش میکنند که به طرق مختلفی بتوانند خود را به دیگران نزدیک کنند. افرادی که شخصیت مطیع دارند دیگران مخصوصا همسر خود را به بازی میگیرند و طوری رفتار میکنند که جذاب و دوست داشتنی باشند.
2 . حرکت علیه مردم
در ادامه عدهای با حرکت علیه مردم میتوانند خود را برای رسیدن به خواستهها و تامین نیازهایشان مجهز کنند. این حرکت علیه دیگران خود را به صورت یک تمایل افراطی به تسلط بر دیگران، یک حرکت افراطی به غالب آمدن بر دیگران نشان میدهد و باعث میشود که فرد نتواند در زندگی خود را همسان با دیگران ببیند. این افراد حرکت علیه دیگران را با نیاز به مقام و موقعیت شخصی، یعنی نیاز به پیشرفت پر میکنند و اعتقاد دارند همه افراد مقابل آنها دشمن هستند مگر خلاف آن ثابت شود، افرادی که نیاز به قدرت را در خود میبینند، زندگی را جنگلی میبینند که در آن میتوانند برتری، توانمندی و بی رحمی را ایجاد کرده و امتیازات مهمی به دست بیاورند؛ بنابراین این افراد خشن و سلطه جو بوده و به دیگران توجهی ندارند.
3 . حرکت به دور از مردم
افرادی که به عنوان شخصیتهای جدا میشناسیم، کسانی هستند که رفتارهای اجتنابی پیش میگیرند. این افراد در زندگی خود با فاصله گیری عاطفی از دیگران سعی در محافظت از خود دارند. اینها در واقع شخصیتهای منزوی هستند و سعی میکنند تمامی مسائل زندگی خود را به تنهایی حل کنند و اصولا بسیار سخت با دیگران رابطهی عاطفی برقرار میکنند، اگر شما در این سبک دفاعی باشید، اصولا فردی سرد و خنثی خواهید بود که نه به دیگران نزدیک میشوید و نه اجازه میدهید دیگران به شما نزدیک شوند.
دیدگاهتان را بنویسید