افسردگی مداوم یا افسرده خویی چیست؟

افسردگی یک اختلال روانی است که ممکن است همه افراد را در طول زندگی درگیر کند و آنها را به چالش بکشد. جالب است بدانید که افسردگی انواع مختلفی دارد که هر کدام به شیوههای مختلف علائم خود را نشان میدهند.
افسرده خویی یا افسردگی مداوم از انواع افسردگی است که باید از اعلام آن آگاهی داشته باشید تا بتوانید آن را درمان کنید. من در این بخش آگاهی شما را نسبت علائم و راهکارهای درمان افسرده خویی (افسردگی مداوم) بالا میبرم.
افسردگی مداوم (افسرده خویی) چیست؟
اختلال افسردگی مداوم یا افسرده خویی که اصطلاحا دیس تایمی نامیده میشود یکی از انواع بسیار رایج افسردگی است که نیازمند درمان بسیار تخصصی است. این افسردگی به این صورت است که فرد ممکن است هر روز و حداقل به مدت دو سال به افسردگی مبتلا باشد و افسردگی در دل زندگی او وارد شده باشد؛ در واقع فرد به طور مداوم احساس ناامیدی و بیهودگی میکند و میل چندانی به زندگی ندارد. این افسردگی یکی از سختترین و مقاومترین افسردگیهایی است که درمان آن دشوار است.
علائم افسردگی مداوم چیست؟
ابتلا افسردگی در هر سنی امکان پذیر است و در هر سنی علائم افسردگی متفاوت است و به شیوههای مختلف خود را نشان میدهد. روند افسرده خویی به قدر آرام است که ممکن است فرد متوجه حضور این اختلال نشود و چندین سال آن را تحمل کند. در ادامه به علائم افسردگی خویی( افسردگی مداوم) اشاره میکنیم.
- فرد اکثر روزها بدون دلیل بی حال است و انرژی لازم برای روبرو شدن با مسائل زندگی را ندارد.
- اغلب روزها احساس پوچی و ناامیدی و درماندگی بالایی را تجربه میکند. افسردگی خویی در بسیاری از افراد باعث میشود میل به ناامیدی و دیدگاه تاریک نسبت به زندگی در آنان نهادینه شود و فرد را در یک سبک زندگی درمانده که در روانشناسی به آن درماندگی خود آموخته گفته میشود، قرار دهد.
- اعتماد به نفس فرد بسیار پایین است. افرادی که به این نوع افسردگی دچار هستند نسبت به توانمندیهای خود احساس مثبتی ندارند و همیشه احساس بی کفایتی میکنند. این افراد نمیتوانند به رشد و پیشرفت خود توجهی داشته باشند؛ زیرا خود را توانمند نمیدانند. افرادی که به افسرده خویی مبتلا هستند، نمیتوانند در زندگی علاقههایشان را دنبال کنند؛ زیرا برای آنها توانایی رسیدن به موفقیت وجود ندارد و به همین دلیل این افراد به مشاغل بسیار سطح پایین رو میآورند و در شغلهایشان ریسک نمیکنند.
- از فعالیتهای اجتماعی اجتناب میکنند. این افراد نمیتوانند خود را در مقابل دیگران کنترل کنند و در فضای اجتماعی خود بسیار احساس خجالت و سختی دارند. افرادی که به افسردگی مداوم دچار هستند یک سبک زندگی یکنواخت را تجربه میکنند.
- فعالیتهای ثمربخش و مفید در آنها کاهش مییابد.
- تحریک پذیری بالا و عصبانیت شدید حتی در مسائل جزئی مشهود است.
- مداوم به مرگ و خودکشی فکر میکنند.
- احساس گناه و نگرانی نسبت به مسائل مختلف در آنها وجود دارد.
- حافظه، یادگیری، تصمیم گیری و قضاوت آنها با مشکل روبرو میشود.
- مشکلاتی اعم از بی خوابی، کم خوابی، خوابهای آشفته وبیکیفیتی را تجربه میکنند
- در برنامه ریزی روزانه خود با چالش روبرو هستند.
- مشکلات جدی در برنامه غذایی و اشتها آنها مشهود است.
علل افسردگی مداوم چیست؟
برای اینکه متوجه شوید افسرده خویی چیست باید علت بروز آن را بشناسید. توجه داشته باشید که عوامل مختلفی وجود دارد که که باعث این افسردگی میشود که بهتر است علتهای آن را بشناسید تا بتوانید جهت درمان افسردگی بپردازید.
- آسیبهای مغزی یکی از علتهای افسردگی مداوم است.
- شرایط زندگی سخت و آسیبهای فراوان
- قرار گرفتن به مدت طولانی در فرهنگهایی که با روان و نوع شخصیت فرد در تضاد است.
- تجربه یک شکست بسیار سنگین در زندگی فرد
- قرار گرفتن در یک جامعه و فرهنگ افسرده که امکان رشد را برای شما فراهم نمیکند.
- داشتن یک بیماری مزمن و رنج آور به مدت طولانی، بیماریهایی مانند دیابت و یا سرطان باعث میشود فرد تحت تاثیر فشار ناشی از آنها افسردگی مزمن را تجربه کند.
- زمانی که شما در یک سبک زندگی اشتباه هستید؛ مثلا ورزش منظم ندارید کارهای معمول خود را به خوبی انجام نمیدهید، به نظافت خود نمیرسید، تغذیه سالم ندارید و یا به مصرف دخانیات مشغول هستید. امکان ندارد که بتوانید در این سبک زندگی از نظر روانی شرایط مناسبی را تجربه کرده و به افسردگی دچار نشوید.
درمان افسردگی مداوم به چه صورت است؟
درمان افسردگی به صورتی است که باید از روشهای زیر به مدت طولانی استفاده شود؛ زیرا فرد افسرده خوی نسبت به درمان مقاوم است.
1. ورزش را به برنامه روزانه خود بگنجانید؛ حتی اگر امکان ورزش حرفهای را ندارید روزی یک ساعت پیاده روی کنید.
2. ساعتهای طولانی را در فضاهای مجازی همچون اینستاگرام نگذرانید.
3. برای به دست آوردن موفقیت صبور باشید و پله پله این مسیر را طی کنید. این فرایند در واقع باعث میشود که شما بتوانید از خود یک راه برای رشد و حرکت بسازید.
4. از کمک روانپزشک و روانشناس استفاده کنید. شما میتوانید با کمک یک روانشناس ماهر از بسیاری از خشمها، ناکامیها و احساسات منفی خود را رها کنید. با کمک یک روانپزشک ماهر و استفاده از داروهای مناسب میتوان روند درمان را بسیار تندتر کرد و خود را از این چرخه معیوب بیرون بکشید.
5. در زندگی خود یک علاقه دائمی ایجاد کنید. به نواختن یک ساز، پرورش یک گیاه و یا انجام یک فعالیت جذاب مانند آشپزی کردن یا باغچه داری مشغول شوید. با طبیعت ارتباط بگیرید و اجازه دهید روح طبیعت در زندگی شما جریان داشته باشد.
6. به خودتان برای انجام کارهای خوبی که در زندگی انجام دادهاید، هدیه دهید. با انجام این کارها به عزت نفس خود میافزایید و وجود دوست داشتنی خود را بالا میکشید. شما در این زمان میتوانید به خودتان عشق و دوست داشتن هدیه دهید و این کار باعث افزایش رضایت درونی و بهبود افسردگی شما خواهد بود.
7. با افراد مثبت اندیش، مهربان و قوی دوستی کنید. دوستان شما تاثیر مستقیمی بر روحیه شما خواهند داشت و میتوانند سبب خروج شما از افسردگی و کمک به حال خوب شما و یا برعکس باشند.
8. برای اینکه بتوانید از این افسردگی خارج شوید باید احساس امید و انرژی مثبت را در ذهن خود تمرین کنید. مدیتیشن یکی از راهکارهای مفیدی است که برای ذهن شما مفید است و همین باعث میشود که از فرایند افسردهگی دور شوید.
دیدگاهتان را بنویسید