درباره تاثیر ژنتیک و محیط بر هوش چه می دانیم

به طور کلی، همه ما می دانیم که باهوش بودن چیست، اگرچه تعاریف متعددی از هوش ارائه شده است. ما به کمک هوش می توانیم، برنامه ریزی کنیم، استدلال کنیم، مشکلات را حل کنیم، به سرعت یاد بگیریم، به تنهایی فکر کنیم، تصمیم بگیریم و در نهایت در دنیای سریع و مدرن، زنده بمانیم. برای محاسبه این ویژگی، آزمون های شناختی بسیاری، جهت اندازهگیری عملکرد آن در حوزه های شناختی مختلف، مانند سرعت پردازش و زبان طراحی شدهاند.
اما سوال مهم این است که آیا آزمون ها، قادر به اندازه گیری هوش انسان هستند؟ و آیا بیان آن در یک عدد به عنوان نمره IQ منطقی است؟ علیرغم انتقادهایی که به این رویکرد، وارد شده است، آزمون ها نیز اعتبار خود را ثابت کرده اند. نتایج آزمونهای IQ ، حتی زمانی که در اوایل زندگی اندازهگیری می شوند، به شدت با نتایج زندگی، از جمله وضعیت اجتماعی، اقتصادی و توانایی های شناختی، همبستگی دارند.
مطالعات نشان می دهد، هوش انسان حتی در سنین بسیار بالاتر، ثابت باقی می ماند. بنابراین، علیرغم ناممکن بودن ارائه تعریف، برای هوش، هسته اصلی تفاوت های فردی انسان ها محسوب شده و میتوان آن را با آزمون های شناختی، اندازهگیری نمود.یکی از راه های افزایش جذابیت تمرکز بر وجوه مختلف هوش است که باعث می شود فرد بر خود شناخت بیشتری داشته باشد و ارتباطات موثرتری داشته باشد.

تأثیر ژنتیک بر هوش
همچون بسیاری از جنبه های رفتاری و شناختی، هوش نیز یک ویژگی پیچیده است که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار می گیرد. محققان، مطالعات زیادی را برای یافتن ژن های تأثیر گذار بر ژن، انجام دادهاند. بسیاری از این مطالعات بر شباهت ها و تفاوت های ضریب هوشی در خانواده ها، به ویژه بررسی فرزند خوانده ها و دوقلوها متمرکز شدهاند. مطالعات دیگر، تغییرات را در کل ژنوم افراد، بررسی کرده اند. طبق این تحقیقات، به طور قطعی هیچ ژنی که نقش عمده ای در تفاوت هوش داشته باشد، شناسایی نشد. این احتمال وجود دارد که تعداد زیادی از ژن ها، دخیل باشند که هر کدام، تنها سهم کمی در هوش فرد دارند.
بر اساس یافته های مطالعات دوقلو ها، وراثتپذیری هوش، فوقالعاده زیاد است، طبق این تحقیقات، تأثیر ژنتیک در هوش چیزی حدود 50 تا 80 درصد بوده و در مورد هوش کلامی به 85 درصد نیز می رسد. این امر هوش انسان را به یکی از ارثی ترین ویژگی های رفتاری تبدیل می کند.
خدمات روانشناسی فریبا کیانی
آیا هوش ژن دارد؟
طبق مطالعات، حداقل 22 ژن خاص مرتبط با هوش وجود دارد. برای مثال، برخی از آنها، ژن هایی بودند که در تنظیم رشد نورون ها، نقش دارند. هنگام بررسی این مسأله، یک سوال کاربردی به ذهن خطور می کند و آن این است که آیا همه افراد با سطح هوشی خاصی، متولد می شوند که قابل تغییر نیست؟ هرگز. این 22 ژن روی هم حدود 5 درصد از تفاوت ها در نمرات هوش را تشکیل می دهند.
حوزه های شناختی فردی مانند استدلال، حافظه کوتاه مدت و توانایی کلامی، خاص تر از نمره هوش کلی هستند و احتمالاً عوامل ژنتیکی و محیطی خاص خود را دارند. علاوه بر این، ممکن است شما با ژن های خاصی به دنیا بیایید که به مغز شما کمک میکند، اما استفاده از این ژن ها هنوز به عهده شماست.

تأثیر محیط بر هوش
در پاسخ به این سوال که هوش ژنتیکی است یا محیطی؟ باید گفت که هم تأثیرات ژنتیکی و هم تأثیرات محیطی می تواند بر هوش تأثیر بگذارد. همانطور که در مطالعات دوقلو و فرزندخواندگی، نشان داده شده است، ژن ها نسبت به تأثیرات محیطی، تأثیرات بیشتری دارند.
از سوی دیگر، برخی روان شناسان بر این باورند که محیط، شکل دهنده کودک، هوش او را تشکیل می دهد، به طوری که قرار گرفتن در معرض موقعیت های مختلف می تواند، بر رشد مهارت های شناختی تأثیر بگذارد. تأثیرات محیطی هوش را به شرح زیر می توان بررسی نمود:
پیشینه و فرهنگ تربیتی والدین
سطح تحصیلات والدین با بهره هوشی فرزندانشان، مرتبط است. والدینی که تحصیلات بیشتری داشته باشند، به احتمال زیاد در رشد فرزندانشان، انگیزه بیشتری دارند. آنها می توانند، فرزندان خود را به یادگیری، تشویق کنند و یک محیط خانه مثبت و محرک ایجاد کنند تا به افزایش ضریب هوشی فرزندانشان، کمک کند.
محیط خانه
محیط های خانوادگی آشفته و تجربه حوادث نامطلوب در اوایل زندگی بر هوش کودکان تأثیر منفی می گذارد. آنها نمرات پایین تری در تست های IQ دارند و در رشد شناختی نیز مشکل خواهند داشت. حمایت فکری و عاطفی ناکافی نیز بر هوش، تأثیر می گذارد.
وضعیت اجتماعی-اقتصادی
کودکان والدینی که درآمد بالاتری دارند، نسبت به کودکان خانواده های کم درآمد، ضریب هوشی بالاتری دارند. فقر می تواند ضریب هوشی را کاهش دهد. میانگین ضریب هوشی کودکان گروه های اجتماعی، اقتصادی پایین تر از کودکان طبقه متوسط، حدود 15-10 امتیاز، کمتر است. علاوه بر این، مشکلات دسترسی به مراقبت های بهداشتی نیز بر این بار می افزاید.
روابط والدین و فرزند
زمانی که کودک در سال های اولیه، احساس کند مورد توجه، تشویق و محبت قرار میگیرد، هوش او افزایش خواهد یافت. پرورش خانواده، در سال های اولیه کودکان تأثیر بیشتری بر هوش، خواهد داشت. کسانی که ضریب هوشی بالاتری دارند، تأثیرات محیطی مثبت بیشتری را تجربه نموده اند.
تحصیلات
براساس تحقیقات، کودکان 8 ساله آلمانی که تنها یک سال از تحصیل در مدرسه را میگذرانند، عملکردی مشابه با دانشآموزان 10 ساله ای داشتند که دارای کمترین میزان تحصیل بودند. به طور کلی، حضور در مدرسه به دلیل آموزش توانایی های شناختی، هوش را ارتقا داده و میزان هوش در افرادی که ترک تحصیل می کنند به ازای هر سال تحصیلی که از دست میدهند، کاهش می یابد.
تغذیه و فعالیت بدنی
تغذیه نیز بر ضریب هوشی تأثیر می گذارد، زیرا کودکانی که تغذیه کافی، دریافت می کنند، نسبت به کودکانی که سوء تغذیه دارند، ضریب هوشی بالاتری دارند. علاوه بر این، مصرف مواد سمی توسط مادر باردار می تواند منجر به مشکلاتی مانند سندرم الکل جنینی شود که باعث زوال ذهنی، تاخیر زبانی و هماهنگی حرکتی ضعیف می شود. کودکانی که در فعالیتهای بدنی، شرکت میکنند نیز ضریب هوشی بالاتری دارند.
محل اقامت
در تحقیقی که بر روی 1065 کودک هندی بین 12 تا 16 سال انجام شد، دریافتند، کسانی که در شهرها و شهرستان ها زندگی می کردند، نسبت به روستاها ضریب هوشی بالاتری داشتند.

سایر عوامل تأثیرگذار بر هوش
سوالی که قرن هاست دانشمندان را متحیر کرده است، منشا هوش انسان است. چه چیزی برخی افراد را باهوش تر از دیگران می کند؟ تلاش برای پاسخ به این سؤالات از اوایل دهه 1830 در اروپا و روسیه آغاز شد، جایی که مغز دانشمندان و هنرمندان نخبه متوفی به طور سیستماتیک، جمع آوری و به طور دقیق مورد مطالعه، قرار می گرفت. در ادامه برخی دلایل غیر ژنتیکی و محیطی را بر هوش، بررسی خواهیم نمود.
اندازه مغز
فرضیه حاکم در قرن گذشته این بود که افراد باهوش تر، مغزهای بزرگتری دارند. با پیشرفت در تکنیک های تصویربرداری عصبی، این فرضیه در بسیاری از مطالعات، مورد آزمایش قرار گرفت. در واقع، یک متاآنالیز از 37 مطالعه با بیش از 1500 نفر در مورد رابطه بین حجم مغز و هوش، یک همبستگی مثبت متوسط و در عین حال قابل توجه را نشان داد.
جنسیت
طبق تحقیقات، در مردان، ماده خاکستری فرونتوپریتال به طور معنی داری با توانایی شناختی عمومی مرتبط بود، اما در زنان، نتایج نشان دهنده ارتباط ماده سفید و حجم کل ماده خاکستری با هوش بود. بر اساس تحقیقات دیگری، در زنان ارتباط قابل توجهی در ضخامت ماده خاکستری در قشرهای ارتباطی پیش پیشانی و گیجگاهی وجود دارد، در حالی که در مردان عمدتاً در قشرهای ارتباطی گیجگاهی و پس سری است.
سن
قوی ترین همبستگی بین حجم ماده خاکستری و هوش برای کودکان در حدود 10 سال، یافت شده است. در سن 12 سالگی، با نازک شدن قشر مغز، یک رابطه منفی، ظاهر می شود. لازم به ذکر است که هوش انسان تا حد زیادی توسط ژنتیک، تعیین می شود و وراثت پذیری آن در دوران بزرگسالی به اوج خود می رسد.
ساختار و کارایی مغز
ضخامت لایه بیرونی در برخی از نواحی مغز و حجم و تعداد سلول های عصبی با هوش مرتبط است. لوب های گیجگاهی، عمدتاً بر حافظه، یادگیری کلامی و غیرکلامی متمرکزند، در حالی که لوب های پیشانی، مسئول مهارت های ذهنی مورد نیاز در زندگی روزمره مانند برنامه ریزی، سازماندهی و حتی پاسخ های رفتاری و عاطفی در دستیابی به اهداف هستند.

برای رفع مشکلات درونی و درمان آن ها تنها نیستید.
من، فریبا کیانی، در این مسیر شما را همراهی خواهم کرد.

برای رفع مشکلات درونی و درمان آن ها تنها نیستید.
من، فریبا کیانی، در این مسیر شما را همراهی خواهم کرد.
سخن پایانی؛ تأثیر ژنتیک بر هوش بیشتر است یا محیط؟
نتیجه محققان، نشان دهنده آنست که هوش، محصول مشترک وراثت و محیط است. هوش ژنتیکی است و به اشکال مختلف خود را نشان می دهد که عبارتند از: هوش زبانی کلامی، که مهارت خواندن و نوشتن خوب است. هوش حرکتی بدن، که مهارت های روانی حرکتی مانند ورزش و رقص است. هوش منطقی، که استدلال منطقی، انتزاعی، قیاسی و استقرایی است.
هوش درون فردی که همان کمال گرایی است. هوش فضایی، یعنی حافظه دیداری خوب و هوش موسیقایی است که مهارت های ریتم و موسیقی را در بر می گیرد. هر یک از این موارد با ژنتیک یا محیط نمود پیدا می کنند. آرتکینسون می گوید: «کودک، ممکن است توانایی راه رفتن داشته باشد به این معنا که عضلاتش اکنون به قدرت لازم رسیده اند، اما اگر با مثالی از راه رفتن مواجه نشود، ممکن است این کار را یاد نگیرد. بنابراین ویژگی های ژنتیکی، تحت تأثیر محیط قرار دارند.
تجربیات موجود در محیط نمی تواند، ماهیت هوش را تغییر دهد، فقط می تواند در حوزه و دامنه آن، تغییر ایجاد نماید. یعنی به صورت عمودی به همان صورت باقی مانده و به صورت افقی، تغییر می کند. محیط فرصت هایی را برای توسعه هوشی که ژنتیک دیکته می کند، فراهم می کند.
یک محیط اجتماعی-اقتصادی خوب، محرک های فکری لازم را برای باز کردن پتانسیل های ژنتیکی و افزایش احتمال عملکرد فکری بالا، فراهم می کند، از طرف دیگر یک محیط اجتماعی-اقتصادی پایین، فاقد محرک های لازم برای باز کردن پتانسیل های ژنتیکی است.
وراثت پتانسیل را تعیین می کند، در حالی که محیط، تعیین کننده میزان تحقق آن است. مطمئناً می توان هوش را ارثی دانست، در حالی که محیط بر میزان توسعه یا شکست آن تأثیر می گذارد. برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید، از مرکز مشاوره خانم فریبا کیایی، بهره مند گردید.
روانشناسی کیانی
دیدگاهتان را بنویسید