به عقیده فروید تمامی خاطرات، اعتقادات و مشکلات و باورها و اتفاقات زندگی شما است. از طریق تسلط بر ضمیرناخودآگاه می‌توانید به بسیاری از مسائل دسترسی پیدا کنید و برخی از مسائل را به خوبی جلو ببرید. زمانی که بتوانید ضمیرناخودآگاه را کنترل کنید بسیاری از مسائل روانی و دنیای بیرون شما رفع خواهد شد؛ در واقع شما از طریق این اصل مهم می‌توانید به زندگی خود مسلط شوید و بر بسیاری از مسائل هوشیاری پیدا کنید.

یکی از اصول بسیار مهم در این میان چگونگی تسلط بر ضمیرناخودآگاه است. من در این بخش راه‌های تسلط بر ضمیرناخودآگاه را در اختیار شما قرار می‌دهم.

ضمیرناخودآگاه چیست؟ 

ابتدا باید بدانیم ضمیرناخودآگاه چیست و کدام بخش روان را شامل می‌شود.

ضمیرناخودآگاه به آن بخشی از روان مربوط می‌شود که از دسترس ما پنهان است. هزاران سال است که افراد به وجود نیروهای روانی خارج از حوزه آگاهی پی برده‌اند. آن‌ها متوجه شده‌اند که این نیروها واقعا بر زندگی آن‌ها اثرگذار است و زندگی آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

اولین بار فردریش شلینگ بود که کلمه ناخودآگاه را استفاده کرد. در این زمینه فروید جزء مهم‌ترین افرادی است که به ارائه نظریات قابل استناد و معتبر پرداخته‌ است. اگر بخواهم برایتان ساده بگویم در پشت تمام کارهای به ظاهر آگاهانه ما ممکن است یک دلیل کاملا نامشخص وجود داشته باشد که ما به آن ناخودآگاه می‌گوییم.

ضمیرناخودآگاه جزء ناشناخته وجود ماست که بر تمام مسیر زندگی ما اثر می‌گذارد. به طور کلی تاثیر ضمیرناخودآگاه بر انسان بسیار پیچیده است؛ به همین دلیل است که می‌گوییم در ابتدا ضمیرناخودآگاه رو بشناسید.

چگونگی حکومت بر ضمیرناخودآگاه

تسلط بر ضمیرناخودآگاه یکی از مهارت‌هایی است که سخت بدست می‌آید؛ اما با بدست آوردن آن می‌توان بر بسیاری از چالش‌های زندگی فائق آمد.

برای تسلط بر ضمیرناخودآگاه باید برخی روش‌های استاندارد و اصولی را از طریق یک مشاور و راهنمای باتجربه امتحان کنید تا نتیجه مناسب حاصل شود.

تسلط بر ضمیرناخودآگاه بسیار دشوار است. اغلب افراد بیشتر زندگی خود را در خواب به سر می‌برند و در واقع آگاهی و هوشیاری آنان بسیار ضعیف است و اغلب رفتارهای آنان ناآگاهانه است. کارل گوستاو یونگ روانشناس مشهور سوییسی می‌گوید: هر آنچه از ناخودآگاه به خودآگاه بیاید می‌توان بر آن مسلط شد؛ بنابراین برای تسلط به ناخودآگاه باید اعمالی را انجام دهید که از طریق آن‌ها ناخودآگاه را به خودآگاه تبدیل می‌کنند.

راه تبدیل ضمیرناخودآگاه به خودآگاه 

برای اینکه بتوانید از ضمیرناخودآگاه خود استفاده کنید باید قانون جذب و ضمیرناخودآگاه را به طور دقیق بشناسید. در این بخش با روش تبدیل ضمیرناخودآگاه به خودآگاه آشنا می‌شوید.

تحلیل رویا 

شما از طریق تحلیل رویاهایتان می‌توانید به ضمیرناخودآگاه خود شناخت پیدا کنید و سپس بر آن مسلط شوید؛ در واقع ضمیرناخودآگاه شما با علائم مختلفی خود را بروز می‌دهد. ضمیرناخودآگاه به کمک رویا از نیازهای درونی شما حرف می‌زند. عمیق‌ترین نیازهای شما در رویاهایتان نمایان می‌شود و بخشی از خواسته‌ها، نیازها و عقاید سرکوب شده‌تان از این طریق بروز می‌یابد. 

تداعی آزاد 

آنچه در ناخودآگاه افراد می‌گذرد در طی فرایندی به خودآگاه تبدیل شود و فرد در این فرایند باید بتواند بر آن تسلط یابد.

تداعی آزاد یکی از روش‌های رایج در روانکاوی است که تنها باید از جانب یک روانکاو مسلط مورد بررسی قرار بگیرد. در این مسیر درمانگر با پرسش سوالاتی خاص بخشی از ناخودآگاه شما را واکاوی می‌کند. برای اینکه شما بتوانید به فرایند ناخودآگاه مسلط شوید باید تمام بازدارنده‌های مسیر این فرایند را بشناسید. از این طریق قفل ناخودآگاه شما آزاد شده و به خود آگاهی و تسلط بر آن خواهید رسید. 

مدیتیشن یا مراقبه 

مدیتیشن یا مراقبه یکی از راه‌های مهم برای تسلط بر ضمیرناخودآگاه است. این فرایند باعث می‌شود پیام‌هایی به ذهن ناخودآگاه خود بفرستید و از این طریق ذهن ناخودآگاه خود را تنظیم کنید. در این روش به این علت که با امواج مناسب جملاتی را به ضمیرناخودآگاهتان می‌فرستید باعث می‌شوید که ذهن شما بتواند این‌ امواج را بپذیرد و شما از این طریق بر ضمیرناخودآگاه مسلط شده‌اید؛ مثلا یکی از مهم‌ترین مدیتیشن‌های موجود مدیتیشن جذب رویا است.

استفاده از روش تجسم سازی 

شاید برایتان عجیب باشد که بدانید ضمیرناخودآگاه تماما با تصویر و تجسم سروکار دارد و این تصویر و تجسم باعث می‌شود که بتوانید بر مسیر ضمیرناخودآگاه‌تان مسلط شوید. پس از روش تجسم می‌توان برضمیرناخوداگاه مسلط شد و خواسته‌ها را در قالب تصویر به ضمیرناخودآگاه وارد کرد.