آیا من عزت نفس دارم؟

عزت نفس مفهومی است که موجب شکل گیری باورهای فرد در مورد خود و دنیای اطرافش میشود و با مواردی همچون ارزشمندی، احترام به خود و خود ارزشیابی ارتباط تنگاتنگی دارد.
عزت نفس در مراحل مختلف رشد تکامل مییابد و در هر مرحله با بحرانهای خاصی روبرو میشود. این بحرانها باید به کمک والدین مخصوصا مادر برطرف شود؛ در غیر این صورت رشد نرمال عزت نفس با آسیب مواجه میشود.
استفاده از روشهایی همچون طرحواره درمانی و یا آموزش نحوه ارتباط با کودک درون از جمله مواردی است که به کمک آن میتوانید با مشکلات کمبود عزت نفس مقابله کنید.
گاهی کمبود عزت نفس از مشکلاتی همچون نبود اعتماد به نفس نشات میگیرد؛ در نتیجه با یافتن راههای افزایش اعتماد به نفس میتوانید تاحدودی به خود کمک کنید؛ از طرفی یادگیری راههای افزایش شادی روشی موثر برای پشت سر گذاشتن مشکلات ناشی از کمبود اعتماد به نفس است.
اریکسون یکی از روانشناسانی است که به شکل گیری عزت نفس در مراحل مختلف زندگی فرد پرداخته و دسته بندیهای مختلفی را ارائه داده که در این مقاله در قسمتهای مختلف به بررسی آن میپردازیم.
آیا من عزت نفس دارم؟
پس از پشت سر گذاشتن دورهای از زندگی و رویارویی با مسائل و گاها مشکلات مختلف شاید این سوال برایتان پیش بیاید که آیا من عزت نفس دارم؟
برای پاسخ دادن به این سوال که آیا من عزت نفس دارم لازم است که شرایط، نحوه رفتار و محیطی که در آن پرورش یافتید را بررسی کنید.
برای اینکه دریابید آیا عزت نفس دارید باید به بررسی دوران نوجوانی و بازه سنی 13 تا 19 سال بپردازید. آنچه در این دوران تجربه کردید نشان دهنده این است که آیا عزت نفس دارید یا خیر؟
برای پاسخ دادن به این سوال لازم است مقدمهای کوتاه در مورد دوره هویت در برابر سردرگمی بازگو کنیم.
یک نوجوان در سن 13 تا 19 سالگی در دوره هویت در برابر سردرگمی نقش قرار دارد. آنچه در این سن تجربه میکند کاملا به دورههای قبلی وابسته است؛ در واقع زیربنای عزت نفس ما در مراحل اولیه و تا قبل از 13 سالگی شکل میگیرد؛ اگر این شکلگیری به صورت کامل اتفاق افتاده باشد نوجوان میتواند به راحتی با بحران هویت کنار بیاید و هویتی منسجم داشته باشد؛ اما اگر مراحل قبلی تکمیل نشده باشد با مسائل مختلف همچون بحران هویت، سرخوردگی و افسردگی روبرو خواهد شد.
در این مرحله نوجوان دچار سردرگمی میشود که علت آن نبود انسجام بین بخشهای مختلف شخصیت است. این کمبود عزت نفس به شکل آرمان گرایی افراطی و بی ارزش تصور کردن خود نمود پیدا میکند.
برای اینکه نوجوان بتواند به انسجام برسد به کمک یک روانشناس احتیاج دارد تا بتواند به هویت خود قدرت دهد و عزت نفسی محکم و ساختارمند بسازد؛ در غیر اینصورت قطعا دچار عزت نفس کاذب میشود.
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد اگر در سنین نوجوانی به درستی با شما رفتار شده، تحسین شدهاید، تنبیه را تجربه نکردید، مهارتها و قابلیتهایتان مورد قدردانی قرار گرفته شما یک هویت منسجم و عزت نفس بالایی دارید.
علت عزت نفس پایین
عزت نفس مفهومی است که برای ریشه یابی و بررسی علل آن فقط باید دوران کودکی، نحوه رفتار والدین، محیط و قابلیتهای آن را بررسی کنیم.
اگر گاهی احساس میکنید آنطور که شایسته است نمیتوانید با افراد ارتباط برقرار کنید و در مواجهه با موقعیتهای جدید مضطرب میشوید احتمالا با کمبود عزت نفس روبرو هستید.
شاید کمی عجیب باشد که کمبود عزت نفس یک فرد بالغ را به دوران کودکیاش نسبت دهیم؛ اما متاسفانه اکثر معضلات و مشکلاتی که در بزرگسالی تجربه میکنیم ناشی از برخوردهای ناسالمی است که در کودکی توسط والدین و اطرافیان تجربه کردیم.
از آنجایی که برای بررسی علت عزت نفس پایین باید در کودکی و نوجوانی خود واکاوی کنیم حتما نیاز است که از یک روانشناس حرفهای کمک بگیریم، البته در ادامه به صورت خلاصه به بررسی عوامل و علت عزت نفس پایین میپردازیم.
1 تا 3 سالگی: استقلال در برابر شرم و تردید
در این مرحله کودک تمایل دارد که بر محیط تاثیر بگذارد. او دوست دارد راه برود، صحبت کند و حتی اعلام مخالفت داشته باشد. در این مرحله پایه اصلی عزت نفس کودک شکل میگیرد و اگر والدین با ویژگیهای فطری کودک یعنی نیاز به استقلال و انجام دادن کارها در حد توان مخالفت کنند، عزت نفس کودک آسیب جدی خواهد دید و کودک به این نتیجه میرسد که من از توانایی لازم برای انجام کارهای خود را ندارم و احساس ضعف و سرخوردگی میکند؛ اما اگر والدین آزادی عمل کافی به کودک خود بدهند و برای او این امکان را فراهم کنند که با استفاده از وسایل بازی امکان تجربههای مختلف را داشته باشد، کودک میتواند به تواناییهای خود اعتماد کند؛ اینگونه عزت نفس او روز به روز ارتقا مییابد. توجه و تحسین مداوم در این مرحله رشدی بسیار مهم است و به ارتقا عزت نفس کودک کمک زیادی خواهد کرد.
3 تا 6 سالگی: ابتکار در برابر احساس گناه
در این مرحله از رشد، کودک تمایل فراوانی به خلاقیت و ابتکار دارد. شاید بسیار اتفاق بیفتد که اسباب بازیهای خود را خراب کند تا از درون آن آگاه شود و بتواند خلاقیت خود را کشف کند؛ در صورتی که والدین از این نیاز کودک آگاه باشند و به او اجازه آزمون و خطا دهند، کودک توسط آن وسایل ابتکار و میل به خلاقیت خود را ارضا میکند؛ ولی اگر والدین در مقابل تمایلات کودک واکنش منفی نشان دهند یا او را تنبیه و سرزنش کنند و احساس گناه به او تحمیل کنند او همیشه خود را فردی خرابکار میداند که همین عامل موجب تضعیف عزت نفس و القای احساس گناه شده و موجب میشود کودک خود را فردی دوست نداشتنی و خطاکار میداند.
6 تا 12 سالگی: کارایی در برابر احساس حقارت
در این مرحله کودک از فضای زندگی خود خارج میشود. کودک در این سن به دنبال موفقیت و پیشرفت است و مدام خود را با دیگران مقایسه میکند. در واقع کودک میتواند در این سن به احساس لیاقت و توانمندی دست یابد و یا احساس ناکارآمدی و حقارت را در خود پرورش دهد؛ بنابراین این سن از نظر عزت نفس سن حساسی است؛ اگر کودک به هر دلیل همچون نقص جسمانی یا روانی مورد تحقیر خانواده و جامعه قرار گیرد عزت نفس خود را از دست میدهد و این نکته آسیب جدی به همراه دارد؛ همچنین نداشتن معلولیت و برخورداری از ظاهر مناسب در این سن به افزایش عزت نفس کودک کمک میکند.
اگر والدین، محیط مدرسه و حضور در اجتماع برای کودک با تایید و تحسین همراه باشد عزت نفس در او پرورش مییابد و کودک در آینده احساس کارآمدی و لیاقت خواهد داشت؛ در حالی که اگر تمامی یا یکی از این محیطها موجب تخریب شخصیتی کودک شود او احساس بی لیاقتی میکند و خود را لایق بدست آوردن بهترین گزینهها نمیداند.
نشانههای عزت نفس پایین در کودکان
قبل از اینکه نشانههای پایین بودن عزت نفس را بررسی کنیم بهتر است علت پایین بودن عزت نفس در کودکان را بررسی کنیم. به طور کلی مشکلات مربوط به عزت نفس، ارتباط نزدیکی با نحوه برخورد والدین، محیط اجتماعی و اطرافیان دارد.
نوع ارتباط ما در کودکی با والدین و پایین بودن کیفیت آن میتواند موجب به وجود آمدن مشکلاتی همچون پایین بودن عزت نفس شود.
اولین مرحله در نظریه اریکسون که اعتماد در برابر بیاعتمادی نام دارد و از تولد تا یک سالگی ادامه مییابد به عوامل موثر در شکل گیری عزت نفس تاکید دارد.
این مرحله از رشد در نظریه اریکسون مرحلهای است که کودک به دیگران نیاز فراوان دارد؛ زیرا نوزاد موجودی ناتوان است و وابستگی او به مادر بسیار بالاست و رفع نیازهای اساسی او مثل تغذیه و خواب به دیگران وابسته است.
اگر نوزاد در محیط امنی رشد کند و مادری مهربان و مراقبت کننده داشته باشد و نیازهای اساسیاش برطرف شود به محیط و اطرافیان اعتماد میکند و دنیا را جای امن و مناسبی میبیند؛ اما در صورتی که این محبت را به دلیل افسردگی مادر و یا داشتن مادری سرد و خشن از او دریافت نکند در زندگی نیز به دیگران اعتماد نمیکند و این بیاعتمادی را در درون خود پرورش میدهد که در بزرگسالی باعث شکل گیری شخصیتی مضطرب میشود و عدم عزت نفس را به همراه دارد.
چند مورد از نشانههای عزت نفس پایین در کودکان عبارتند از:
- کودک خود را حقیر و بی ارزش میداند.
- ترجیح میدهد فرد دیگری باشد.
- زورگویی و قلدری از مهمترین تمایلات کودک است.
- در برابر هم سن و سالان خود احساس ضعف و ناامیدی میکند.
- در محیطهای اجتماعی کم حرف میزند.
- هنگام حاضر شدن در محیطهای جدید اضطراب دارد.
- در مسیر دوست یابی دچار مشکل میشود.
اثرات کمبود عزت نفس در زندگی
شاید بسیاری از ما در زندگی با نشانههای عزت نفس کم روبرو شده باشیم و گاهی احساس کنیم نمیتوانیم آنطور که شایسته است با محیط، دیگران و حتی خودمان ارتباط برقرار کنیم. در این صورت پیشنهاد میکنیم حتما از یک مشاور یا روانشناس حرفهای کمک بگیرید تا بتوانید اثرات کمبود عزت نفس در زندگی خود را به حداقل برسانید.
در ادامه به بررسی مهمترین اثرات کمبود عزت نفس در زندگی میپردازیم.
- مدام در زندگی احساس میکنید که تحت فشار هستید.
- گاها برخی رفتارهای تهاجمی و پرخاشگرانه را بروز میدهید.
- احساس درماندگی و ناکارآمدی شما را کلافه خواهد کرد.
- مدام در معرض احساسات منفی و ناخوشایند قرار میگیرید.
- نسبت به خود احساس بیزاری و نفرت خواهید داشت.
- احساس میکنید موفقیت و پیشرفت از شما بسیار دور است.
- انگیزه کافی ندارید.
- گاهی دچار کمال گرایی افراطی میشوید.
- علاقهای به مراقبت از خود ندارید.
دیدگاهتان را بنویسید